جدول جو
جدول جو

معنی ناقض عهد - جستجوی لغت در جدول جو

ناقض عهد
(قِ عَ)
شکننده پیمان. پیمان گسل. عهدشکن. پیمان شکن. عهدگسل. میثاق شکن: لایق و موافق نمی نماید به ترهات ناقص عقلی و مموهات ناقض عهدی بر چنین سیاستی هایل... اقدام نمودن. (سندبادنامه ص 85)
لغت نامه دهخدا
ناقض عهد
آنکه عهدخودرابشکندپیمان شکن: (لایق وموافق نمی نمایدبه ترهات ناقص عقلی ومموهات ناقض عهدی برچنین سیاستی هایل... اقدام نمودن)
تصویری از ناقض عهد
تصویر ناقض عهد
فرهنگ لغت هوشیار
ناقض عهد
بدقول، پیمان شکن، عهدشکن، عهدگسل، ناکث
متضاد: سخت پیمان، وفامند
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نقض عهد
تصویر نقض عهد
پیمان شکنی
فرهنگ لغت هوشیار
پیمان شکنی، تخلف، خلف وعده، عهدشکنی، عهدگسلی، نبذ
فرهنگ واژه مترادف متضاد